شب یلداست
شبی پاییزی و
آبستن روزی
زمستانی.
چه می نوشد ؟
چه می پوشد ؟
کجا می خوابد امشب ؟
کودک بیکار
یا
کار خیابانی؟
نمیدانم ز برف آرزو دست و دلش یخ بسته است امشب .
و یا
در گرم گرم هول و هذیان
خفته است ،بیجان
و دارد خواب می بیند
بهار دلفروزی از شکاف
پسته
و پوست انار ساوه
می خندد .
و شاید
چکه ای باران
زخواب ناتمامش ،
باز می دارد .
نمیدانم
شب یلداست ،
یارانم .
مبارک باد
ا.اخگر